رع-Ra-حوروس

رَع یا را خدای خورشید یا آفتاب در مصر باستان است. رع به شکل یک انسان با سر شاهین به تصویر کشیده شده است، با تاجی شبیه خورشید بر سرش که یک مار کبرا دور آن پیچیده است. در دودمان پنجم مصر، در سده ۲۵ و ۲۴ (پیش از میلاد)، او به یکی از مهمترین ایزدان در دین مصر باستان تبدیل شده بود، که عمدتاً با خورشید نیمروز شناخته می‌شد. او همواره یکی از شناخته‌شده‌ترین نمادهای مصر باستان بوده و عنخ یا «کلید زندگی» در دستان اوست. رع در تمامی نقاط خلقت جهان شامل آسمان، زمین، و جهان‌زیرین فرمانروایی می‌کرد.[۱] مصریان اعتقاد داشتند که او خداوند خالق جهان است.[۲] رع چنان برای مصریان مهم بود که فرعون‌ها خود را "پسران رع" می‌نامیدند و بخش عمده‌ای از ثروت پادشاهی را صرف ساخت معابد و اهرام و ابلیسک (هرم سنگ) به افتخار او می‌کردند.[۲]

تا دورهٔ سلسلهٔ پنجم مصر در قرن بیست و پنجم و بیست و چهارم ق.م. رع به یکی از خدایان بزرگ مصر باستان تبدیل شد. هویت رع در مراحل آغازین، به وسیلهٔ خورشید ظهر نمود می‌یافت. به باور مصریان، عرصهٔ حکومت رع، آسمان، زمین و جهان زیرین بود. او خدای خورشید، فرمان، شاهان و آسمان به حساب می‌آمد. رع به شکل شاهین به تصویر درمی‌آمد و از این جهت، به لحاظ ظاهر به حوروس، خدای آسمان شباهت داشت. پس از مدتی این دو خدا با یکدیگر ترکیب شده و تحت عنوان خدای «رع-هوراختی» نامیده شدند. معنای این کلمه «رعی که حوروس دو افق است»، می‌باشد. در دورهٔ پادشاهی نوین مصر و در زمان برآمدن خدای آمون، این خدا با رع ترکیب شده و خدای آمون-را پدید آمد.

یکی از تجسدهای رع، گاوی به نام منِویس بود که مرکز آیینی پرستش آن در شهر هلیوپلیس قرار داشت و مزاری که به گاوهای مقدس اختصاص داده شده بود، در شمال این شهر واقع شده بود.

به باور مصریان باستان، همه جنبه‌ها و ابعاد زندگی توسط رع پدید آمده بود. بر اساس برخی از روایات مصری، انسان‌ها از اشک و عرق خدای رع پدید آمده بودند و به همین دلیل مصریان خود را «گاو رع» می‌نامیدند. در نوشته‌ای تحت عنوان «کتاب گاو آسمانی» آمده‌است که مردم علیه رع شورش کردند و رع نیز چشم خود به نام سخمت را برای مجازات آن‌ها فرستاد.

از دید مردم شهر هلیوپلیس او خود را به‌وسیلهٔ آب باستانی که از نو «Nun» سرچشمه می‌گرفت آفریده‌است یا چنین می‌پنداشتند که رع از آب‌های آغازین و از درون گلبرگ‌های نیلوفری سر برآورده و هر غروب که به زادگاه خود بازمی‌گردد نیلوفر بسته می‌شود؛ یا که می‌پنداشتند او به شکل یک ققنوس، بِنو، پر می‌کشد و بر فراز یک ابلیسک یا یک تک ستون فرود می‌آید. او سپس هوا شو و رطوبت تفنوت را آفرید و هم از آنان بود که خدای زمین گب و الههٔ آسمان نوت والدین ست، نفتیس، ازیریس و ایزیس زاده شدند. وی به شکل مردی با سر شاهین نشان داده می‌شود، که عصای سلطنتی را به یک دست و عنخ (نماد زندگی) را به دست دیگرش گرفته‌است. بر فراز سر او، قرص خورشید دیده می‌شود. رع به مدت هزاران سال، بالاترین خدای مصریان بود. در کتاب مردگان، «فرمانروای آسمان، فرمانروای زمین، سازندهٔ مخلوقات، خدای اولاً که در ازل پدید آمد، سازندهٔ جهان، خالق انسان‌ها، سازندهٔ آسمان، خالق نیل، کوه‌ها، مردها و زن‌ها و درندگان و رمه‌ها» دانسته می‌شود. مصریان معتقد بودند که اشک‌های رع به مرد و زن تبدیل شده‌است.

رع در اشکال متفاوتی به تصویر کشیده می‌شد. معمول‌ترین تصاویر وی، مردی با سر شاهین، با یک دیسک خورشید روی سر بود که ماری دور دیسک خورشید پیچیده بود. از اشکال دیگر رع می‌توان به تصاویر مردی با سر سوسک (با نام و شکل خپری) یا مردی با سر قوچ اشاره کرد. رع همچنین در اشکال یک قوچ کامل، سوسک، ققنوس، ماهیخوار، مار، گاو نر یا گربه نیز به تصویر کشیده شده‌است.

در جهان زیرین، رع را بیشتر با سر قوچ تصویر می‌کردند. در این حالت او را با عنوان «قوچ غرب» می‌نامیدند. در برخی از نوشته‌ها نیز، رع به شکل پادشاه پیری با گوشت طلایی، استخوان‌های نقره ای و موهای لاجورد لاپیس توصیف شده‌است.

undefined

..

حوروس، حورس یا حاروئریس (به انگلیسی: Horus) در اساطیر مصر باستان عنوانی است که به‌طور کلی برای خدایان متعددی به کار برده می‌شود که در مصر باستان پرستش می‌شدند که بلندآوازه‌ترین آن‌ها حوروس فرزند ایزیس یا حوروس صغیر می‌باشد، که پس از مرگ پدرش ازیریس (Osiris) انتقام او را گرفت. در بین صفات تمامی ایزدانی که با نام حوروس شناخته می‌شوند، مقام سلطنت، نماد آسمان و خورشید و پیروزی به چشم می‌خورد.[۱] شاهین حوروس (به انگلیسی: Horus Falcon) از نگاره‌های بسیار مشهور مصر باستان است.

نام او لاتینی است که خود مأخوذ از horos یونانی و hor مصری می‌باشد. او «ایزد عقاب‌نما» یا خدای قوش‌سر بود که در میان یونانیان با آپولون یکی پنداشته می‌شد و در نگاره‌های بازمانده از مصر باستان، سر عقاب دارد. او با نام هور که در مصری تلفظ واژه‌ای دارد، به معنای آسمان در نظر مصریان باستان، عقاب‌نما می‌نمود که فراز سرشان در آسمان پرواز می‌کرد. بسیاری از آنان «آسمان» را همچون عقابی ایزدی می‌پنداشتند که خورشید و ماه دو چشم این عقاب خیالی بودند. پرستندگان مصری، ایزدعقاب‌نما را در نظام‌های پیش از تاریخ، «توتم» می‌دانستند و از نخستین زمان موجودی ایزدی و برجسته به‌شمار می‌آمد. تصویر نگارهٔ ایزد عبارت است از عقابی که بر تیرکی نشسته‌است.[۲]

حوروس پس از جنگ با عمویش ست (ایزد صحراها و جنگ) پادشاه مصر شد اما چشمانش را در این نبرد از دست داد. بدین ترتیب چشم حوروس به عنوان طلسمی در مقابل شیاطین و خطرات، به یکی از مهم‌ترین نمادهای مصر باستان تبدیل شد. این نماد که به آن چشم «وادجت» (ایزدبانوی مصری) هم گفته می‌شود، بر طبق اساطیر مصر چشمی بود که ایزد عشق حاثور برای جایگزینی چشم از دست رفته حوروس ساخته و به او داده بود که این هدیه باعث آشنایی آن دو و ازدواج آن دو در آینده شد.[۳] این نماد روی قایق‌ها کشیده می‌شد تا در برابر دریای توفانی از آن‌ها محافظت کند.[۴]

از نظر برخی نظریه پردازان توطئه در سال ۳۵۰ میلادی در امپراتوری روم چون مردم مسیحی بوده و دولت پاگان برای یکسان کردن دین حکومت و مردم و جلوگیری از جنگ داخلی دست به تغییر مسیحیت زده و بیشتر مقدسات مسیحیت و پاگانیسم را یکسان می‌کنند به خصوص حضرت عیسی و حورس بیشتر مورد هدف قرار می‌گیرند به نظر این نظریه پردازان علت پذیرفته شدن حضرت عیسی به عنوان فرزند خدا در مسیحیت یکسان شدن او با حوروس می‌باشد.

در متون اهرام آمده‌است که حوروس فرزند ایزیس، و برادر انوبیس بشمار می‌آید و مبارزهٔ بین حاروئیس و عمویش ست مبارزه‌ای جاودانه میان نور و ظلمت است و با نبردهایی به شکل نمادین که در آن، ست چشم حوروس را می‌درد، در حالی که حوروس نیز دشمن شکست ناپذیرش را اخته می‌کند. اکنون خواهیم دید که شورای ایزدان به سود حوروس رای زده‌است، چون او از پایان سلسلهٔ دوم شهریاران مصر هم چون ایزدی فراعنه بشمار می‌رفت و در اسناد بدست آمده از آنان، او را هور نوبتی (Hor Nubti) لقب داده‌اند، یعنی «حوروس، نابودگر است».

ایزیس به منظور محافظت از حوروس وی را در انزوا بزرگ کرد. او به این منظور پرورش یافت که خدای ملی مصر و نیای فراعنه شود. فراعنه خود را حوروس زنده می‌نامیدند.[۵]

براساس اسطوره‌شناسی مصری حوروس پسر ازیریس و ایزیس است. پس از کشته‌شدن ازیریس به دست برادرش ست؛ آیسیس قطعات تکه‌تکهٔ ازیریس را به کمک تات (و در برخی روایت به کمک آنوبیس) جمع می‌کند به جز آلت تناسلی.

حوروس پس از بزرگ شدن برای انتقام گرفتن به جنگ با ست می‌رود. به همین خاطر حوروس را خدای انتقام نیز می‌دانند. ست به یکی از چشم‌های حوروس ضربه می‌زند و آن را کور (و در برخی روایات ضعیف) می‌کند. حوروس نیز ضربه‌ای به بیضه‌های ست می‌زند. (به همین دلیل ست گاهی خدای نازایی نیز شناخته می‌شود) در نهایت وقتی که حوروس، ست را شکست می‌دهد و قصد کشتن او را می‌کند، ایزیس که مادر حوروس و خواهر ست است، او را از کشتن ست بازمی‌دارد.

فرعونهای مصری، خودشان را نمود خدایان بر روی زمین می‌دانستند. آنان اعتقاد داشتند در هنگام زندگی، نمود حوروس بر روی زمین‌اند و در هنگام مرگ، نمود ازیریس در دنیای مردگان به‌شمار می‌روند. در قبر توت‌عنخ‌آمون مربوط به ۱۳۰۰ پیش از میلاد نیز نماد حوروس یافت شده‌است.

هر جا پرستندگان عقاب می‌زیستند، حوروس نیز در آن جا پرستیده می‌شد، اما در طول زمان، در پرستش‌گاه‌های گوناگونی که به او اختصاص داشت، نقش و خصوصیاتش دیگرگونه بود؛ بنابراین در ایزدستان مصری می‌توان حدود بیست حوروس را بازیافت که در میان آنان تشخیص حوروس ارشد یا حاروئریس اهمیت بسیار دارد. دیگر عقاب‌های مربوط به یک شخصیت خورشیدی چون هوربهدتیت، حوروس ادفو، ازحوروس، فرزند ایزیس است که در افسانهٔ ازیری شرح آن آمده‌است و هارسی سیس (به انگلیسی: Harsiesis)، کودک انتقام گیرندهٔ پدر، نیز چنین است.

در دوران باستانُ کشور مصر دست توانمندی در زمینهٔ صنایع دستی داشته‌است. در تمدن یهودیان در کنعان، اکدیان در آشور، بابلیان در بابل و ایرانیان در ایران، و اروپاییان نمادهایی همچون بالهای شاهین دیده‌شده که همگی برگرفته از نمونهٔ اصلی و صنایع دستی مصر باستان ازجمله ایزیس و حوروس هستند. نماد پرچم شهباز نیز در این زمره است که هخامنشیان بعنوان غنیمت از مصر آورده و نماد خود را با الگوبرداری معکوس از آن ساختند. با این تفاوت که در کشور آشور و کنعان این نماد بُت بوده و برای مدتی پرستش می‌شده. این نماد در ایران جنبهٔ تزئینی و کاردستی داشته‌است و در جایگاه اهورامزدا نبود؛ زیرا تا جایی که ثابت شده‌است، داریوش بزرگ پیرو اهورامزدا بوده‌است و در کتیبه‌های خود از اهورامزدا یاری می‌جسته‌است. همچنین گمان می‌رود مدل آشوری که از بالهای مصری الگوبرداری‌شده که ایزد آشور نام دارد، دراصل خدا نباشد و پادشاه آشور باشد که این گفته هنوز مستند نیست.

Horus (based on reliefs).svgTemple of Edfu 05.jpgHorus - Temple of Seti I (3500450346).jpg

خنوم-Khnum

خنوم در اساطیر مصر باستان، یکی از قدیمی‌ترین خدایان مصر باستان می‌باشد؛ که در اصل به او آفرینندهٔ رود نیل لقب داده‌اند. به دلیل سیل سالیانه مصر که ارمغان آورندهٔ گل و لای و خاک رس و آب است به او لقب آفریندهٔ کودکان نیز داده‌اند.[۱] در معبد لوکسور خنوم با چرخ سفالگری خود مشغول آفریدن فرعون و کا می‌باشد. این خدا را آفرینندهٔ انسان نیز می‌پنداشتند.


Egypt: Khnum, Potter God of the Inundation Silt and Creation16 Khnum ideas | egyptian art, egyptian gods, ancient egypt

نو-Nu

آشفتگی ازلی کیهان و اقیانوس ازلی، نون (Noun) یا نو (Nu) نام دارد که پیش از آفرینش، نطفهٔ همه چیز و همهٔ موجودات زنده را پدید می‌آورد. در نوشته‌ها، او را پدر ایزدان نامیده‌اند، اما او پنداری کاملاً غیر ملموس بود و پرستش گاه یا پرستنده‌ای نداشت. گاه او را به گونهٔ شخصیتی تصویر کرده‌اند که تا کمر در آب جهیده و دست‌هایش را بالا گرفته تا ایزدانی را که از سوی او فرمان یافته‌اند، نگاه دارد.


Nun – Ancient WorldNun | Gods and Demons Wiki | Fandom

undefined