فانوس-163-آیاتی از کتاب قرآن کریم

و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‏گوید! (3)

آیا با او درباره آنچه (با چشم خود) دیده مجادله می‏کنید؟! (12)

حال که چنین است از کسی که از یاد ما روی می‏گرداند و جز زندگی مادی دنیا را نمی‏طلبد، اعراض کن! (29)

این (پیامبر) بیم‏دهنده‏ای از بیم‏دهندگان پیشین است! (56)

و تسلیم فرمان پروردگارش شود -و سزاوار است چنین باشد- (2)

بزودی حساب آسانی برای او می‏شود، (8)

آنها پس از روشن شدن حق، باز با تو مجادله می‏کردند; (و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود، که) گویی به سوی مرگ رانده می‏شوند، و آن را با چشم خود می‏نگرند! (6)

بسوی آنان بازگرد (و اعلام کن) با لشکریانی به سراغ آنان می‏آییم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند; و آنان را از آن (سرزمین آباد) با ذلت و خواری بیرون می‏رانیم!» (37)

به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، (28)

آیا او بجای اینهمه خدایان، خدای واحدی قرار داده؟! این براستی چیز عجیبی است!» (5)

ولی ما کسانی را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت. (8)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت،گواهی دهید! دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام می‏دهید، با خبر است! (8)

و اینکه (با این اوضاع) ما نمی‏دانیم آیا اراده شری درباره اهل زمین شده یا پروردگارشان خواسته است آنان را هدایت کند؟! (10)

(به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قومش گفت: «ای قوم من! چرا مرا آزار می‏دهید با اینکه می‏دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟!» هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت; و خدا فاسقان را هدایت نمی‏کند! (5)

هنگامی که (برادران) گفتند: «یوسف و برادرش ( بنیامین) نزد پدر، از ما محبوبترند; در حالی که ما گروه نیرومندی هستیم! مسلما پدر ما، در گمراهی آشکاری است! (8)

(پدر) گفت: «من از بردن او غمگین می‏شوم; و از این می‏ترسم که گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید!» (13)

گفتند: «ای پدر! ما رفتیم و مشغول مسابقه شدیم، و یوسف را نزد اثاث خود گذاردیم; و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهی کرد، هر چند راستگو باشیم!» (17)

و به آن یکی از آن دو نفر، که می‏دانست رهایی می‏یابد، گفت: «مرا نزد صاحبت ( سلطان مصر) یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد; و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند. (42)

پادشاه گفت: «من در خواب دیدم هفت گاو چاق را که هفت گاو لاغر آنها را می‏خورند; و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشکیده; (که خشکیده‏ها بر سبزها پیچیدند; و آنها را از بین بردند.) ای جمعیت اشراف! درباره خواب من نظر دهید، اگر خواب را تعبیر می‏کنید!» (43)

این سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غیاب به او خیانت نکردم; و خداوند مکر خائنان را هدایت نمی‏کند! (52)

و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانی از اهل آبادیها که به آنها وحی می‏کردیم! آیا (مخالفان دعوت تو،) در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است! آیا فکر نمی‏کنید؟! (109)

(پیامبران به دعوت خود، و دشمنان آنها به مخالفت خود همچنان ادامه دادند) تا آنگاه که رسولان مایوس شدند، و (مردم) گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده است; در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد; آنان را که خواستیم نجات یافتند; و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار بازگردانده نمی‏شود! (110)

ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدیم، (35)

ما شما را آفریدیم; پس چرا (آفرینش مجدد را) تصدیق نمی‏کنید؟! (57)

آیا شما آن را از ابر نازل کرده‏اید یا ما نازل می‏کنیم؟! (69)

اما بدبخت‏ترین افراد از آن دوری می‏گزیند، (11)

همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نکشید شاید برای ما مفید باشد، یا او را بعنوان پسر خود برگزینیم!» و آنها نمی‏فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش می‏پرورانند)! (9)

ما همه زنان شیرده را از پیش بر او حرام کردیم (تا تنها به آغوش مادر بازگردد); و خواهرش (که بیتابی ماموران را برای پیدا کردن دایه مشاهده کرد) گفت: «آیا شما را به خانواده‏ای راهنمایی کنم که می‏توانند این نوزاد را برای شما کفالت کنند و خیرخواه او باشند؟!» (12)

آیا کسی که به او وعده نیکو داده‏ایم و به آن خواهد رسید، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او داده‏ایم سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) از احضارشدگان خواهد بود؟! (61)

آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکل‏تر است یا آفرینش آسمان که خداوند آن را بنا نهاد؟! (27)

قطعا بهشت جایگاه اوست! (41)

آنها گفتند: «ما تو را و کسانی که با تو هستند به فال بد گرفتیم!» (صالح) گفت: «فال (نیک و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعیین می‏گردد); بلکه شما گروهی هستید فریب‏خورده! (47)

و در آن شهر، نه گروهک بودند که در زمین فساد می‏کردند و اصلاح نمی‏کردند. (48)

آنها نقشه مهمی کشیدند، و ما هم نقشه مهمی; در حالی که آنها درک نمی‏کردند! (50)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد