فانوس-153-آیاتی از کتاب جامعه

21- کیست که بداند روح انسان به بالا صعود می‌کند یا روح حیوان به قعر زمین فرو می‌رود؟

13- جوان مسکین اما حکیم، بهتر است از پادشاه پیر و خِرِف که دیگر نصیحت‌پذیر نیست.

8- اگر دیدی در ولایتی بر فقیران ظلم می‌شود و انصاف و عدالت پایمال می‌گردد، از آن حیرت مکن. زیرا صاحبمنصب را صاحبمنصبی مافوق می‌پایَد، و آن هر دو را صاحبمنصبانِ بالاتر.

13- زیر آفتاب مصیبتی دیدم اندوهبار: ثروتی که صاحبش جز به زیان خویش نیندوخته بود.

19- حکمت، مرد حکیم را از ده حاکم که در شهری باشند، تواناتر می‌سازد.

27- ’معلم‘ می‌گوید، اینک آنچه دریافتم این است که چون یک چیز بر چیز دیگر افزودم تا تدبیر امور را کشف کنم-

6- زیرا هر چیز را زمانی و طریقی است، هرچند مشقّت انسان بر او سنگینی کند.

6- دیری نمی‌پاید که از محبت و نفرت و حسادتشان هیچ اثری باقی نمی‌ماند، و دیگر تا به ابد در هرآنچه زیر آفتاب رُخ می‌دهد سهمی نخواهند داشت.

13- نیز این نمونۀ حکمت را زیر آفتاب دیدم که در نظرم عظیم می‌نمود:

4- اگر خشمِ حاکم بر تو افروخته شود،منصب خود را ترک مکن،زیرا روح آرام، اشتباهات بزرگ را رفع می‌کند.

16- وای بر تو ای سرزمینی که پادشاهت غلامی بیش نیست،و صاحبمنصبانت صبحگاهان به ضیافت می‌نشینند.

9- ’معلم‘ نه تنها خود حکیم بود، بلکه به قوم نیز معرفت می‌آموخت. او به ارزیابی و جستجو و تألیف مثَلهای بسیار می‌پرداخت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد