12- نفرت، نزاعها برمیانگیزد،اما محبت، خطاپوش است.
23- فساد نزد نادان تفریح است،اما مرد فهیم از حکمت لذت میبرد.
6-سخنان شریران در کمین خون است،اما دهان صالحان آنان را میرهاند.
12-شریران به مالِ غصبی دیگر بدکاران نیز چشم طمع دارند،اما ریشۀ پارسایان میوۀ خود را میدهد.
7- همنشینِ نادان مشو،زیرا معرفت بر لبانش نخواهی یافت.
21- آن که همسایهاش را خوار شمارد گناه میورزد،اما خجسته آن که با فقیران مهربان باشد.
29- شخص دیرخشم از درک بسیار برخوردار است،اما تندخو حماقت را به نمایش میگذارد.
6- از محبت و امانت، تقصیر کفاره میشود،از ترسِ خداوند، آدمی از بدی اجتناب میکند.
22- عقل برای دارندهاش چشمۀ حیات است،اما تأدیب احمقان، حماقت است.
29- خشونتکاران همقطار خود را اغوا میکنند،و او را به راهی که نیکو نیست، میکشانند.
4- شخص بدکار به لبهای فتنهانگیز گوش میسپارد؛دروغگو به زبان خرابکار.
9- آن که در کار خود سستی میکند،برادر خرابکار است.
8- خریدارِ عقل، جان خود را دوست میدارد؛پاسدارِ فهم، به گنج دست مییابد.
20- گر خواهی سرانجام حکیم گردی،مشورت را گوش گیر و رهنمود را بپذیر.
10- جان مرد شریر مشتاق شرارت است؛چشمان او بر همسایهاش ترحم نمیکند.
23- هر که مراقب دهان و زبانش باشد،جان خویش از بلا در امان میدارد.
30- هیچ حکمتی، هیچ بصیرتی، و هیچ مشورتی نیستکه علیه خداوند به کار آید!
8- آن که ظلم میکارد، بلا میدِرَوَد،و چوب خشمش میشکند.
12- چشمان خداوند معرفت را پاس میدارد،او سخن خیانتپیشگان را باطل میسازد.