فانوس-3

/به نام خدایی که خشنودی او و رضایت او اولویت اول و آخر زندگی  هست/

توجه بر اینکه هر کتابی میتواند مفید یا مضر باشد بنابر تمیز دادن هست که انسان میتواند آن را با خوانش و غربال و تفکر بیابد گاهی در کتاب ها  درس ها و حکمت ها جاریست گاهی هم مضریات جاری هست پس عقل و تعقل هست که آن را تمیز میدهد.با توجه بر اینکه بتوانیم در این راه با خوانش ها و مطالعات درست به کمال بهتر و صیقل روح برسیم زیرا جسم روکشی هست که در آن روح قابلیت زندگی در جهان ماده را پیدا میکند. و این جسم هست که به نظاره ی جسم دیگر ماده بر می آید اما در درون آن روح هست. روح هست که از ذات فنا ناپذیری در خلقت آفرینش از ذات اصلی خلقت در جان گرفتن آن مجسمه گلی به تکاپو و راه رفتن میفتد و این روح خود یک جسم خواه سبک یا سنگین را که به تفکر راه و غذا خوردن میبرد از ذات اصلی روح هست که همه ی اینها  خود یک معجزه ی بزرگ خلقت هست که با توجه به آن به خداشناسی میشود با تعقل بر اینکه این جسم با چه دارد حیات پیدا میکند. اگر لوازم آن قلب و مغزو دست و پا هست چه چیزی هست که این سیستم منظم را دارد راه میبرد. و چه امری به آن مغز با قلمروی بدن نظم میبخشد همان روح از ذات اصلی خلقت از آفریدگار والا غیر آن همه ی آن ماده و قابل فنا هست.غیر روح انسان که  با موت و پایان زندگی در جهان ماده آن را ترک میکند.پس این علم و پزشکی با تمام پیشرفت ها تا به هم اکنون خواه زندگی ماشینی. خواه حوادث. مریضی. که مریضی مختص به علم پزشکی. و سایر  آن با عناوینی چون علت مرگ رقم میخورد.علت تولد و علت مرگ.شاید علت تولد!؟  از علت مرگ مهمتر باشد زیرا علت تولد هست که علت مرگ را کمرنگ میکند زیرا آنچه میماند چیست و آنچه انسان میبرد چیست. در جهان ماده و بعد آن پس قنداقه پیچ و  کفن پیچ.یا هر نوع خاکسپاری در جهان ماده میماند و حال مکانیزم خاک استخوان اسکلت.و روح رفته به جایی که علت مرگ در انجا مهم نیست زیرا علت مرگ هم در زمانی مهم میشود که علت آن چه مفیدیت داشته والا پایان آن علت در تعریف مرگ یک علت هست که آن علتی که میتواند متمایز کند چه این مرگ یا چه این تولد چه تغییری در جهان یا در راه درست صرف شد یا در راه درست پایان ماده یا مادی آن هم فرای ماده نوع مرگ هم حالت معنوی داشت یعنی نوعی در اعتقادات شهادت یا چه شخصی بود و چه کرد و چه شد و چه رشادتی کرد.تولد تا مرگ ماده خود مزرعه ای هست که میان پل تا پل اصلی هست پل اصلی را آباد کردن هست که فوائد حیات ماده را به یک زنجیره انسانی در راه اینکه شخص از تولد تا شناخت و مفید بودن از بر انسان.حیوان. گل و گیاه. و ... پس این انسان بی تفاوت نبوده خود همین بی تفاوت نبودن درجات روحی هست.درک بعضی از انسانها و کارهایشان به مراتب روحی آنها برای عده ای سخت باز برای گام های بالاتر اول راه حساب میشود پس هیچگاه در هر راهی که درست هستید نظرتان نیاید انتهای آن راه هستید زیرا در این جهان مخصوصان در امورات معنوی و غیر مادی در ماده افرادی هستند که  کارها و انجامات شما گام اول برای انهاست بدون غرور این مهمه کار معنوی هست.زیرا غرور واژگون میکند تمام آنچه گام برداشته اید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد