یک پیرو یک دین باید بداند که در دینش چه گفته شده.والا گفته دیگری را قبول بر دینش میکند.دین خود را بلد بودن باید مطالعه باید تفکیک باید دانستن باید شناخت داشتن بشود.
اولین مشخصه در یک دین یا هر اسم روی آن مشخصه کتاب های آن هست.وقتی کتاب دو دین قاطی هم ضمیمه شد.باید خط کتاب های خود را روشن کنید والا برداشت میشود از آن دین بر آن دین.
خب رسیدید به گذشته با هر اسمی درست که روش بزارند تاریک بودید باز هم تاریکی را انتخاب میکنید یا روشنایی.یا همین زندگی با گذشته تاریک.خواب غفلت ذهن را بازکردن مهم هست.
شما به گذشته خود رسیدید خب با هر اسمی که درست روش بزارند آیا گذشته دور ریخته شود یا ارزش آن بشود به که بودم یا که هستم و قرار هست چه کنم برای بهتر شدن از گذشته.
پس دور شیرینی باز شیرینتر میروند جمع میشوند.اما آنی که درست تربیت و تعلیم کرد و روشناگر تربیت کرد کمال تفکر و پری درون حفظ معنویت باعث میشود اگر معیار شیرینی نداشته باشی تفکر نجات بخش داشته باشی.